گفتگوی کبوتربقیع باکبوترامام رضا
ای کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
تو که پرواز می کنی تو حرم امام رضا
من کبوتر بقیع ام با تو خیلی فرق دارم
سرم و بجای گنبد روی خاکا می ذارم
خونه ی قشنگ تو کجا و این خونه کجا
گنبد طلا کجا قبرهای ویرونه کجا
اونجا هرکی می پره طائر افلاکی می شه
اینجا هرکی می پره بال و پرش خاکی می شه
اونجا خادما با زائر آقا مهربونن
اینجا زائرا رو از کنار قبرا می رونن
کی میگه که تو غریبی غریب عاشق نداره
روز و شب این همه عاشق رو خاکت سر می ذاره
غریب اونه تو بقیع شمع و چراغی نداره
نه ضریح و نه حرم حتی رواقی نداره
توکه صدتاچلچراغ میسوزه در دوروبرت
به امام رضا بگوغریب توئی یامادرت؟